۞ کلام الهی :
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

موقعیت شما : صفحه اصلی » شهدا
  • شناسه : 414
شهید محسن قرنفلی

شهید محسن قرنفلی

زندگینامه شهید محسن قرنفلی متولد ۱۳۵۲ در خانواده ای اصیل و مذهبی در منطقه میدان خراسان به دنیا آمده است و دوره های تحصیل خود را در مقاطع تحصیلی در مدارس دولتی گذارند. در زمان پیروزی انقلاب محسن ۱۱ ساله بود و به همین واسطه در مسجد و بسیج مسجد فعال شد . او در […]

زندگینامه

شهید محسن قرنفلی متولد ۱۳۵۲ در خانواده ای اصیل و مذهبی در منطقه میدان خراسان به دنیا آمده است و دوره های تحصیل خود را در مقاطع تحصیلی در مدارس دولتی گذارند. در زمان پیروزی انقلاب محسن ۱۱ ساله بود و به همین واسطه در مسجد و بسیج مسجد فعال شد . او در سن ۱۳ سالگی به واسطه کلاسی در ده جلسه قرآن خواندن را یادگرفت. او در تابستانهای کار میکرد و با این کار با باعث میشد که در مقابل مردم خودساخته شود. در دبیرستان با روحیه فرهنگی که داشت کتابهای فراوانی از جمله شهید مطهری، علامه حسینی را خواند. او همچنین در کلاس های عرفان شرکت می کرد که پس از چندی احساس تک بعدی کرد و از آن خارج شد. او در بسیج مسجد مسئول کتابخانه شد و درآنجا فعالیت فرهنگی خود را جدی کرد. او شخصیتی صبور و طناز داشت و همیشه با شوخی و خنده حرف هایش را میزد.

او پس از دادن کنکور سال ۶۴ به جبهه رفت و در حالیکه در دانشگاه علم وصنعت و دانشگاه آزاد قبول شده بود ولی به قول خودش در دانشگاه امام حسین ع قبولی گرفته بود و برنگشت و بالاخره در کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت رسید

وصیتنامه

با سپاس از درگاه ایزد دانا که ما را در راه اسلام قرار داد. درود بر یگانه فرد عالم حضرت رسول (ص) و با سلام به حجت خدا امیرالمومنین (ع) و با درود فراوان به شیعیان آن حضرت به ویژه حضرت امام خمینی. شاید تقدیر اینگونه بوده که این حقیر عمری کوتاه داشته باشم، ولی تنها لحظاتی که در این عمر خیلی پر ارزش است، قرار گرفتن در سپاه اسلام بود. احساس شور و شعف سراسر وجودم را فرا گرفته و احساس میکنم در سپاه خدا هستم. احساس میکنم دیگر در همان لشگری (که) امام حسین(ع) است، ما نیز در او هستیم.

انسان در این عالم منزلی ندارد و این عالم برای او پلی است که باید عبور کند، هر کس عالم طبع را عالم ماندن بداند قطعا در اشتباه است، پس باید از این دنیا رفت، ولی چه بهترست، چه مقدس است که در راه هدفی، در راه انگیزه ای باشد، در واقع این مردن نیست بلکه عین حیات است:

وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ

از این مرحله که بگذریم و وارد عالم برزخ شویم، چشم و گوشمان باز میشود. برعالم طبع مسلط می شویم، همه اعمال و کردار افراد را می بینیم ولی آنها ما را نمی بینند. از خدا می خواهم که گناهان مرا ببخشد و اگر بخواهد با عدلش با من رفتار کند، آهی در بساط ندارم. بار الهی، سرکشی کرده ام ولی همیشه به امید کرم تو بوده ام. از راه خارج می شدم ولی رجاء تو در قلب من بود، از تو بارها خواسته ام مرا عفو کنی.

پدر و مادر عزیزم: خیلی برای من زحمت کشیدید. مرا خوب تربیت کردید و شما مواظب رفتار ما بودید. انشالله اجر این زحمات را خدا به شما بدهد و من نیز در جبهه خیلی زیاد از خدا خواسته ام که شما را در مقام بالا قرار دهد و دوست دارم آن نافرمانی هایی را که در حق شما کرده ام، چشم پوشی کنید.

مادر: در لحظات عمر من، تو لحظه به لحظه با من بودی و مانند شمع برای من می سوختی. بعضی از وقتها که از این دنیا احساس غربت می کردم و احساس می کردم که کسی با من کاری ندارد، فقط تو را مونس خود می یافتم. چقدر برای من زجر کشیدی، چقدر برای من دلسوزی کردی و حق مادری را برای من ادا کردی. مادر از من راضی باش و خدا را شکر کن که من در این راه شهید شدم. و از خدا صبر و ایمان و استقامت بخواه.

در شرایط خاصی قرار گرفته ام. نمی دانم برگشتی هست یا نه؟ ولی باید همت را بلند کرد، قامت را استوار و در مقابل این جنایتکاران ایستاد و به قول امام سیلی دوم را بزنیم و به یاری حق، عمر صدام را با عنایت خدا قطع کنیم.

چه نیکوست که انسان به شهادت برسد. ما که روزی می میریم، ائمه هدی که بزرگان این عالم هستند، آنها رفتند، پس ما که دیگر چیزی نیستیم، ما هم می رویم. برای ما روسیاهان هیچ دری بهتر از در شهادت برای وصال به محبوب وجود ندارد. امیدوارم که اگر شهید شدم، خدا به ما عنایت کند و مقام ما را بالا ببرد.

همیشه دوست داشتم که قیافه و سیمای ائمه اطهار بخصوص حضرت علی (ع) را ببینم و انشالله که در آن عالم، این قطب اقطاب را زیارت کنم.

برای مردم: ما همیشه باید راه مبارزه را نتخاب کنیم و هیچ وقت نباید، سر تسلیم فرود آوریم. این راه که آغاز کرده ایم باید به اتمام برسانیم و همیشه باید گوش به فرمان امام باشیم و عملا انجام دهیم که به فضل الله (ریشه ظلم) را برکنیم

۳۰۰۰ ريال کمک به جبهه بدهکارم؛ ۱۰۹۰ ريال صدقه؛ ۱ روزه قضا و ۱۰۰۰ ريال برای قبولی دانشگاه

والسلام

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

4 × 4 =