زندگینامه شهید جانباز سرتیپ «علیرضا سنجابی» از نیروهای شجاع و از فرماندهان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بود. امیر سرتیپ علیرضا سنجابی از فرماندهان سرافراز دوران دفاع مقدس و از همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی که […]
زندگینامه
شهید جانباز سرتیپ «علیرضا سنجابی» از نیروهای شجاع و از فرماندهان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بود.
امیر سرتیپ علیرضا سنجابی از فرماندهان سرافراز دوران دفاع مقدس و از همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی که سالها رنج بیماریهای ناشی از تنفس گازهای شیمیایی را متحمل شده بود، در ۳۰ بهمن ۱۳۹۱ در تهران به شهادت رسید.
امیرسرتیپ دکتر علیرضا سنجابی جانباز۷۰درصد شیمیایی دوران دفاع مقدس پس از سالها رنج بیماریهای ناشی بمباران شیمیایی در جبهههای هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسید.
شهید سرتیپ دکتر علیرضا سنجابی که از نیروهای شجاع و از فرماندهان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بود و در عملیاتهای همچون والفجر۲، والفجر۹ و ظفر۳ حضوری فعال و اثرگذار داشت، سرانجام شامگاه روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۱ در سن۷۲ سالگی به خیل آسمانیها و همرزمان شهیدش پیوست.
شهید علیرضا سنجابی در سال ۱۳۱۹ در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. وی درسال ۱۳۳۸ وارد دانشگاه افسری امام علی(ع) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شد و از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶ حضوری پرشور در جبهههای حق علیه باطل داشت، این شهید والامقام که سمتهایی همچون فرمانده تیپ یکم پیرانشهر و جانشین قرارگاه عملیاتی شمالغرب را در طول سالیان حضورش در دوران دفاع مقدس عهدهدار بود در سال ۱۳۶۴ در عملیات قادر بهدلیل بمباران شیمایی به شدت مجروح و به درجه جانبازی نائل گشت.
تدریس در دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش(دافوس) و دانشگاه آزاد اسلامی از جمله فعالیتهای شهیدسنجابی در دوران پس از جنگ تحمیلی بود.
خاطرات
حضور سنجابی در جنگ ظفار و ویتنام دکتر محمد جواد حق شناس از اساتید دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز در تجلیل از مقام این شهید بزرگ وار می نویسد: همکاری من با مرحوم سنجابی به دورانی باز میگردد که هر دو در دانشگاه تهران مرکز (واحد علوم سیاسی) عضو هیات علمی بودیم. منشا آشنایی ما به حضور مشترکمان در جلسات و نشستهایی که به بهانههای مختلف برگزار میشد، باز میگردد. سنجابی یکی از شخصیتهای پر افتخار جامعه علمی و نظامی کشور بود که ما از سال ۱۳۳۸ شاهد حضور تمام قد وی در عرصه نظامی کشور بودهایم. حضور موثر و پررنگ سنجابی نه تنها در حوزه عملیاتی و دفاعی که در عرصه فکری نظامی نیز بر همگان پوشیده نیست. نخستین سمت شهید سنجابی فرماندهی گروهان جنگ روانی درنیروی مخصوص بوده است. انتصاب مرحوم به فرماندهی گروهان جنگ روانی نشان از اهمیت جایگاه اندیشه در عملیات نظامی دارد با وجود اینکه همواره در حوزه نظامیگری محوریت با نحوه و چگونگی اقدام نظامی بوده است. یکی از بالاترین ساعات چتربازی را ثبت نمود. طی دوران آشناییمان، روزی به یکی از خاطرات سالهای خدمت خود (پیش از انقلاب) اشاره کرد. گویا دکتر به دلیل تبحر در حوزه نظامی و عملیاتی به عنوان نیروی مخصوص به ویتنام اعزام شده و یکی از نیروهای سازمان ملل در ویتنام بودهاند. در جریان عملیاتی که در دهه ۵۰ به درخواست سلطان قابوس در ظفار (استانی در عمان) انجام میشود ایشان به واسطه تسلط بر زبان انگلیسی و گذرانیدن دوره های تخصصی ویژه فرماندهی عملیاتی بخشی از نیروهای اعزامی را عهدهدار میشوند. بعد از انقلاب نیز به مقام فرماندهی تیپ پیرانشهر نائل میشوند. در آغاز جنگ مرزها به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده و مرحوم سنجابی به مقام جانشینی فرمانده قرارگاه شمال غرب کشور منصوب میشود. با گسترش جنگ طی انجام عملیات آفندی بخشی از نیروهای ایران به داخل خاک عراق نفوذ کرده و نیروهای ارتش در حوزه حاج عمران مستقر میشوند. در آن برهه زمانی نیز فرماندهی قرارگاه حاج عمران در داخل خاک عراق را نیز عهدهدار میشود. توانایی دکتر سنجابی در حوزه جنگ و عملیات ویژه بهگونهیی است که با کمترین تلفات و اتخاذ استراتژی خاص که نیروها را با کمترین خطر مواجه کند، در عملیاتهای متعدد بسیاری به اثبات رسیده است. او همزمان با گذران دوران جنگ، درس خود را در حوزه غیر نظامی دنبال و در سال ۱۳۶۵ وارد دانشکده علوم تحقیقات شده و دکترای خود را در رشته علوم سیاسی از همان دانشگاه دریافت میکند. متاسفانه در حادثه بمباران شیمیایی مصدوم شده و به ۷۰ درصد جانبازی ارتقا پیدا میکند. با پایان جنگ از عرصه حوزه نظامی کنار آمده و به حوزه علمی راه پیدا میکند. شهید سنجابی، استاد و جانبازی متواضع و منضبط بوده و آزاداندیشی وی در عرصه علمی یکی دیگر از شاخصههای بارز این شهید به حساب میآمد. *گوشه ای از تلاش های علمی دکتر سنجابی یکی از دانشجویان دانشکده ضمن گرامیداشت مقام استاد بهبیان خاطراتی از وی می پردازد: اولین باری که با او درس داشتم بچه ها میگفتند از افسران ارشد ارتش شاهنشاهی بوده که مدتی را در ویتنام سپری کرده است؛ و از فرماندهان در جنگ ظفار بوده است و خیلی حرفهای بزرگ دیگر که باور کردنش سخت بود. در کلاس باز شده و بالاخره دکتر سنجابی وارد کلاس شد. اولین باری بود که او را میدیدم. خیلی کنجکاو بودم و دوست داشتم درباره صحت مطالبی که شنیده بودم، بپرسم. اما خیلی ساده تر از آنکه فکر میکردم درس را شروع کرد. جلسات پشت سر هم میگذشت، کنجکاوی من بیشتر میشد و دکتر سنجابی با کت و شلوار اتو کشیده و صورتی تراشیده و شق و رق درست مثل یک ارتشی کلاسیک میآمد، تدریس می کرد و می رفت! در همان ایام بود که در اخبار تلویزیون دیدم از وی به عنوان مفاخر جنگ تجلیل شد. بالاخره با بچهها تصمیم گرفتیم این اتفاق را بهانه کنیم و از ایشان درباره خاطراتش بپرسیم، بچهها میگفتند از فرمانده هان نیروهای مخصوص در جنگ هم بوده است. استاد مثل همیشه خنده رو و مهربان بود، همین که وارد کلاس شد یکی از بچهها گفت استاد شما را در اخبار دیدیم، می شه از خاطرات خودتون برای ما تعریف کنید. سنجابی خندید و گفت میخواهید وقت کلاس را بگیرید تا من کم درس بدم، اجازه بدید وارد درس بشویم. خیلی پافشاری کردیم تا قبول کرد. از معدود دفعاتی بود که خاطره تعریف میکرد. خیلی متواضع بود. ارادت خاصی نسبت به شهید صیاد شیرازی داشت. خاطراتش را با صحبت درباره وی آغاز کرد. در حین صحبت هایش با عشق می گفت: من کشورم را دوست دارم و همیشه برای آن جنگیدهام. هیچ گاه فراموش نمیکنم وقتی با تاکید میگفت اگر یک بار دیگر جنگ شود من در همین سن و سال به خاطر دفاع از کشورم و جمهوری اسلامی دوباره میجنگم. یک خاطره شیرین و طنزآمیز نیز تعریف کرد که هرگز از یادم نمیرود. به خاطر ندارم همان جلسه گفت یا در جلسه دیگری اما خیلی دلنشین بود و حاکی از صفا و صمیمیت میان فرماندهان جنگ بود. |
استاد تعریف می کرد یک بار که آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به جبهه رفته بود برای سرکشی به قسمتی که امیر سنجابی فرماندهی آن را بر عهده داشته است، می رود. امیر سنجابی نیز در یک مانور نمایشی با اشاره دست خود به هلیکوپترها فرمان میدهد و همه بلند میشوند و بعد با اشاره مجدد همه مینشینند. |
سنجابی میگفت آقای هاشمی که خیلی از نظم بلند شدن و فرود هلیکوپترها به فرمان دست من لذت برده بود به شوخی و مزاح به بنده گفت: شما خیلی خوبیها دارید، اما فقط یک چیز کم است، اگر محاسن (ریش) هم داشتید یک فرمانده نظامی انقلابی کامل بودید. سنجابی ادامه داد: من هم در جواب شوخی آقای هاشمی با خنده و به مزاح گفتم: هرگاه محاسن به شما آمد به من هم میآید! و برای لحظاتی لبخند بر لب هر دوی ما نشست. در انتهای این خاطره دکتر سنجابی به صفا و صمیمیت میان فرماندهان جنگ اشاره کرد و به ظرفیت بالای آقای هاشمی و این که این صمیمیت بود که باعث شد ما پیروز گردیم. برخی از مقالات ایشان: – نقش مرزها در یکپارچگی و پراکندگی اجتماع بینالمللی – استراتژی تهدید عقلایی قدرت های بزرگ – آثار نظام جهانی در شرف تکوین بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران اولویتهای سیاست خارجی جمهوری قزاقستان همکاری اقتصادی در منطقه: یک دیدگاه سیاسی |
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت برای کنگره شهدای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران محفوظ است.